نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استاد گروه حقوق، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران
2 دانشآموخته دکتری تخصصی فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران
3 مربی گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشکده الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران.
چکیده
میزان مسئولیت مالی مرد در قبال افضای زن باکره نابالغ یا مُکرَه یا وطی ناشی از شبهه یا زنای به عنف با زن باکره، همواره مورد چالش بوده است؛ بدینسان که آیا برای زن باکره در موارد فوق، افزون بر مهرالمثل، «ارشالبکاره» نیز ثابت است؟ البته این فارغ از اتفاقنظر فقیهان نسبت به ثبوت دیه افضا و مهرالمثل بر عهده مرد است. پژوهش حاضر حاکی از اختلاف آرای فقیهان در این مسئله است؛ بهگونهای که مشهور فقها، پرداخت ارشالبکاره را نیز لازم دانستهاند اما در مقابل، عمدتاً متأخران یا معاصران، پرداخت ارشالبکاره را لازم نمیدانند که البته در میان خود قائلان به این دیدگاه، برخی قائل به تداخل ارشالبکاره در دیه افضا و برخی قائل به تداخل ارشالبکاره در مهرالمثل شدهاند. این تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی میکوشد تا دیدگاه غیرمشهور را برای همسویی با مستنداتی مانند اطلاق روایات، تداخل ارشالبکاره در مهرالمثل برای اعتبارسنجی آن در مهرالمثل در کلام فقهیان و عرف جامعه، اقتضای اصل برائت و نیز فقدان ادله موجه شرعی بر وجوب ارشالبکاره، قول اقوی و قابل دفاع تشخیص دهد. پس از اثبات مدعا، رویکرد قانونگذار عرفی در بندهای الف و پ ماده 661 و ماده 231 قانون مجازات اسلامی را که با اتخاذ دیدگاه مشهور، قائل به وجوب ارشالبکاره افزونبر مهرالمثل شده است، مورد نقد قرار میدهد و درنتیجه، حذف ارشالبکاره در این ماده، به قانونگذار پیشنهاد میشود.
کلیدواژهها