نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری، فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشکده الهیات، دانشگاه تهران، تهران، ایران
2 دانشیار، گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشکده الهیات، دانشگاه تهران، تهران، ایران
چکیده
بر اساس نظر قریب به اتفاق فقهای مذاهب اسلامی و بهخصوص فقهای امامیه، گستره استنباط احکام فقهی شامل تمام وقایع اعم از مستحدثه و غیرمستحدثه است؛ به این معنا که شریعت برای تمام افعال و سلوکیات انسان، دستوری صادر کرده است. بااینحال، برخی از فقها و تعدادی از نواندیشان دینی، نسبت به روایی مطلب فوق تردید و بعضاً با آن مخالفت کردهاند. ازآنجاکه نگاه غالب در سنت فقهی، نگاهی شمولگرایانه است، لذا مخالفین ــ بهخصوص فقهای ایشان ـ صرفاً به اصل مسئله پرداخته و نتوانستهاند خود با نگاه غیرشمولگرایانه به سراغ مسائل بروند. ازاینرو آثار این نظریات بهصورت کلی مورد بررسی قرار نگرفته است. پژوهش حاضر سعی دارد با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، برخی از مهمترین آثار نظریات غیرشمولگرایانه نسبت به گستره احکام شریعت را در دو حوزه اصول و فقه مورد بررسی قرار دهد. نتایج این بررسیها حکایت از آن دارد که بر پایه نظریات غیرشمولگرایانه، برخی از مهمترین نظریات فقهی و اصولی با چالشی جدی مواجه خواهند شد.
کلیدواژهها